دغدغه های عوامانه

مطالعه،وب نویسی،وب گردی،مباحثه،تفکر،فلسفیدن و تز دادن و ... چند درصد زندگی ما را تشکیل می دهد و چقدر باید باشد و تا کی می توانیم به این حالت باشیم؟ آخر که این تحصیل که پوششی برای زندگی آرمانی ماست تمام خواهد شد.ما از این ژست روشنفکرانه درخواهیم آمد و عامی خواهیم شد؟

ماچه شغلی باب میلمان است؟ کار یدی که بکنیم ظرف دو روز تمام ایده ها و اهدافمان یادمان می رود.اصلا به کلاس ما نمی خورد.دغدغه شکم که به سراغمان بیاید باید شغلی دفتری مانند کافکا گیر بیاوریم و باز همین گونه طی کنیم؟

ما ازدواج خواهیم کرد؟ دختری پیدا می شود که انگ عامه بودن به او نچسبد و در ضمن اخلاق گند بی خیال گونه ما را تحمل کند؟

ما بچه دار خواهیم شد؟ موضع ما در مورد تربیت فرزندمان چیست؟

پدران ما مرد دوران سنتی اند.قرار است نسل ما اولین نسل مردان مدرن جامعه باشند.ما هنوز تلقی درستی از چنین آدمی نداریم.مردی که دغدغه پر کردن شکم خانواده و اجاره خانه و چک برگشتی اش را به سیگاری فراموش می کند و به دنبال مقاله جدید ‍‍ژیژک می رود.