همین گندی که هستم.

-یه آدم،یه دختر تو یه دنیای واقعی که به اندازه رویا شفافه                       

-من



سلام میای فردا بریم بیرون؟                                                               

بیرونِ کجا؟

بیرون دیگه،یه کافی شاپ مثلا،نمی دونی چقدر دلم برات تنگ شده

چقدر؟

بس کن دیگه.پس قرارمون فردا ساعت 4                                 

ساعت چهار فقط یه ثانیه است.نمی خوای یه بازه زمانی بذاری؟


فردا ساعت 4.36

کجایی؟          

من جلوی در کافی شاپم ولی این دلیل نمیشه که می اندیشم.راستی چرا کوگیتوی دکارت یه طرفه است؟

ترافیک بود با این وجود دیر نرسیدم که؟               

با این وجود اشتباهه باید بگی "با وجود این"

هی کجا مگه لیدیز فرست نیست؟

تو می دونی لیدیز فرست حتی با اصول فمنیسم مری کرافت هم در تناقضه؟

این میز عالیه.اینجا بشینیم      

چی باعث شده که این میز عالی باشه و اون میز مثلا نه؟

مقداد تو فیلم ۲۴ رو دیدی؟                                                     

۲۴ که فیلم نیس.سریاله

جوکه رشتیو شنیدی؟           

تو می دونی نظر پروفسور بیات در مورد جوک های رشتی چیه؟

چرا هیچی شیر نمی کنی تو فیسبوک                             

تلفظت غلطه .شر منظورته دیگه

مقداد! نظرت راجع به من چیه؟                     

به نظر من با فرض وجود بهشت تنها کسی که لیاقتشو داری تویی.واقعا دوست دارم

واقعا؟                                                

مگه به تو ثابت شده که واقعیت وجود داره که می خوای بدونی این مطابق واقع هست یا نه؟

این حرفت جدی بود؟                                      

آره .چون نمی خوام مثله شریعتی بشم.+

یعنی می تونیم ما با هم ازدواج کنیم؟                        

خب اگه تو بخوای یه کاریش می کنم

مقداد! اگه من و تو خوب باشیم زندگی هم خوب میشه.

ولی من ایندیویژوالی به قضیه نگاه می کنم.


ببخشید، اجازه هست برم توالت؟    

اختیار دارین.می دونی سابقه این بحث به کجا می کشه؟

بحث توالت؟                                                                                   

نه جبر و اختیار


با آرایش غلیظ تر برمی گردد.


دوباره سلام   

آرایشت به عنوان سوژه منو یاد اصالت وجود سارتر انداخت و تو به عنوان ابژه مثه ...

میشه ساده تر بگی؟  

تو حتی رونوشت برابر اصل کیارستمی رو هم ندیدی.چه جوری ساده تر بگم؟


مقداد هیچی نگو.فقط منو دوسم داری یا نه؟                   

این گزاره ات به انتفای مقدم باطله.

دوسم داری نه؟                                                              

نه که دوست نداشته باشم

جدا؟              

فقط یادت باشه آدورنو اعتقاد داره منفی در منفی مثبت نمیشه.منفی تر میشه

یعنی چی؟                     

یعنی باشه فقط به شرطی که اجازه بدی یه مقاله در مورد تسلیم شدن مردان در مقابل جنسیت بنویسم.


عاشقتم.حالا یه کاری بخوام واسم انجام میدی؟ 

انجام یعنی نهایت، باید به جای اون از کلمه ی اجرا استفاده کنی.


بس کن دیگه.مقداد! تو یه خودخواه احمقی که می خوای کودن بودنت رو زیر ملانقطه بازی های بچه گانه ات و اسم های بی ربط یه مشت احمق که جای تو فکر می می کنن پنهان کنی.

ولی من فکر می کردم یه ریاضی خوان طرفدار حقوق زنانم که گاهی چند تا کتاب اضافه میخونه که نه میخواد سقراط باشه نه بهلول نه رند نه مورسو و نه حتی کدئین.فقط ذهنش گیر داره تا یه ماه دیگه هم حتی وقتی نیچه هم بخونه به تاثیر حرفای امشب رو ذهن شمای عامه فکر میکنه.



نظرات 11 + ارسال نظر
مقداد پنج‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:31

خیلی دوست داشتم این اتفاق رو به بهترین شکل بنویسمش.دوست داشتم فقط بگم که من یه گند اعصاب خرد کنم.بقیه اش همش چرند بود
باید یه جاهایی به آلبر کامو ،کدئین یه میل فورواردی و خیلی چیزهای دیگه لینک می دادم حسش نبود .
==
بدم میاد از کسایی که واسشون مهمه آخر Inception فرفره وایمیسه یا نه

محمدرضا جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:31 http://mamrizzio3.blogspot.com/

یک سئوال!
چرا رفتی باهاش بیرون!؟ در حالی که می دونستی دنیاهاتون کاملا متفاوته. در حالی که ابدا به اون فکر هم نمی کردی. حتی به عنوان سوژه

هیچ دو تا آدمی دنیاهاشون یه جور نیس ینی هیشکی با هیشکی نره بیرون؟
==

فرزانه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:21 http://www.elhrad.blogsky.com

این چیه ؟ آباد کردن خود یا ویران کردن خود ؟

تابلویه دیگه .خود زنی دلقک گونه

مجید جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 15:55 http://akeratema.blogfa.com

سلام.آقا دمت هوت با یان وبت! خیلی باهالی...من که حال کردم.
راستی اگه دوست داشتی یه سر به ما بزن و اگه وبلاگم پسندیدی بگو تا تبادل لینک کنیم.مر30

خودم حال نکردم چه طوری حال کردی تو؟
وبلاگ قشنگی داشتی.می دونی چیه؟ بازم بهم سر بزن.واسم لایک بزن
با یه مطلب جدید آپم باز.هی بهم سر بزن.هی بهم لینک بده.
اینا دیگه باعث خنده ام نمیشن.دیوونم میکنن

ندا شنبه 18 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 http://secondwindow.blogsky.com

با نظرت موافقم. گند اعصاب خرد کن. البته طرف مقابلت هم کاملا شوته. این که خیلی واضح بود. همه مشکلش مونده بود تو دو تا جمله. بگو من را دوست داری؟ خب وقتی یک نفر فقط اشکالات جملاتت را می بینه که دیگه این سوال بی معنیه.

و بعد میره که با زنانگیش مردی را تسخیر کنه. چه نگاه کودکانه ای. این تسخیر که عمقی نداره.

حالا مقداد می گفت دوستت داره راضی می شدی؟

و البته دست و پا زدن های بی فایده برای تملک کسی که ذره ای بهت اعتقاد نداره ( عاشقتم ) و چقدر هم که این جمله در مقداد تاثیر گذار بود !!!!

ممنون.ممنون.اونقدر خوب گفتی که چند بار خوندمش.یاد یه دوست قدیمی افتادم که همیشه خوب می گفت

هانیه کرمی چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:02 http://arnavaz.net

ببخشید یه کم باید در مورد این دختر رک تر از قبل نظر بدم !!!

دختره چه خری بوده که حتی نمیدونسته با آدمی مثل شما چطور باید حرف بزنه !! من همچین آدمی گیرم بیوفته یه کاری میکردم آخر سر موهای سرشو بکنه بعد خدافظی کنه !!
دختره ی خرفت یه کم از مغزت واسه تسخیره یکی استفاده کن خوب ! نه از جنسیتت !!

هرشخصی بدونه در نظر گرفتنه جنسیته اینکه زنه یا مرد وقتی هم راستا شه با طرف مقابلش (‌گاهی , نه همیشه ) اونوقت طرفشم قطعا انقدر شعور داره که گاهی باهاش همراستا شه !
مطرح بودن جنسیت مال آشپزخونه و فوتبال دیدن نیست !
جنسیت ماله تخته خوابه !! نه بیشتر نه کمتر !!
وگرنه تو همه ی موارد درگیر نشدن مهم ترین امتیازه !
اون حتی نمیدونست وقتی ازش غلط میگیری باید چیکار کنه !
دختره ی خرفت ! چقدر واقعا.... !!!

مشکل اینه من خودمم نمی دونم وقتی از کسی غلط میگیرم طرف مقابل باید چیکار کنه ؟؟
بخش اول حرفت عالی بود.جنسیت ماله تخت خوابه.بدو میاد از میانبری که از جنسیت استفاده می کنه.ولی گاهی این میانبر اینقدر کار آدمو راحت می کنه که می ارزه.
من اگه دختر بودم اصلا نمی تونستم از این میانبر در مقابل مردهای احمق و ضعیف بگذرم.
مثه اون دختره تو فیلم ده کیارستمی.

انسان چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:53

اظهارنظر کردن سخته اما میدونی چیه؟ حقیقت اینه که ادما بعضی چیزا رو باید فقط برای خودشون نگه دارن چون خیلیا حرفای ادمو نمی فهمنن یا غلط تعبیر می کنن. تو باید بعضی چیزا رو تو سرت تفکیک کنی همه حرفا ماله همه ادما نیست. البته منظور دورویی و پنهان کاری نیست. بلکه تشخیص فرد و موقعیته. نمی دونم این ماجرا واقعی بود یا تخیل ذهنت. اما با همه این اوصاف ادما حرفای مشترکم هم زیاد دارن چون یه چیزایی تو وجود همه هست.......

اعتقاد دارم همه آدمای دور و برم اونقدر ویژگی های خوب دارن که می تونم تا ابد باهاشون خوب باشم و اونقدر اخلاق گند دارن که ده دقیهق هم نشه تحملشون کرد.
من با اخلاق خوبشون زندگی می کنم.مثلا اگه موقع فیلم دیدن حرص آدمو در میران باهاشون فیلم نمی بینم میرم پارک
==
این یه بعد منه و این برخورد با این دختره یه بعده دیگه ام

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:11

نمدونم این ماجرا رو برای چی مطرح کردی
اگه حس پیروزی داری بدون که سر خط شکستی
اگه حس ناراحتی داری سعی کن خودتو قبول داشته باشی
اون لحظه که به جای تحقیر دیگران به اونا ارزش دادی تو هم با ارزش ترینی
بعد دوم وجودت قشنگ تره

قصدم مبارزه یا بازی نبود که دنبال پیروزی باشم
ناراحتم ولی نفهمیدم چه ربطی به قبول داشتن خودم داره
==
مرگ مولف حداقل تو کامنت خونی قانون خیلی مسخره ایه.کاش معرفی می کردین خودتونو.اینجوری ذهنم گیر پیدا می کنه

وحید حسینی شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:38 http://vh58.blogfa.com

درود
اسلام در ذات خود خردگرایی را دارد؛ پس نیاز به پسوند عقل گرا برای مسلمان نیست...

درست است
اما ضرری هم ندارد

سبز سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 22:55 http://www.javid-iran.blogfa.com

مستان سلامت می کنند.
چرا عده ای نان را در آب گل آلود می جویند؟
با نوشته ای جدید چشم به راه دوستان عزیز هستیم.
جاوید ایران[گل]

هراکلیتوس یکشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 20:57 http://ma-fi-alzamir.persianblog.ir

به نظرم کلید این همه مشکل!! در پاسخ این جمله س:
واقعا؟
مگه به تو ثابت شده که واقعیت وجود داره که می خوای بدونی این مطابق واقع هست یا نه؟

همین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد